۱-۲- اهمیت و ضرورت تحقیق ۶
۱-۳- اهداف پژوهش ۸
الف- اهداف کلی ۸
ب-اهداف جزیی ۸
۱-۴- فرضیه های پژوهش ۸
۱-۵- تعریف متغیرها و اصطلاحات. ۸
۱-۵-۱- تعریف مفهومی(نظری): ۸
۱-۵-۲- تعریف عملیاتی (عملی): ۹
فصل دوم ادبیات و پیشینه پژوهش
مقدمه. ۱۱
۲-۱- مبانی نظری پژوهش ۱۱
۲-۱-۱- تعریف مفاهیم و نظریه های مربوط به شخصیت. ۱۱
۲-۱-۱-۱- تعریف شخصیت: ۱۱
۲-۱-۱-۲- تعریف تیپ. ۱۳
۲-۱-۲- نظریه های شخصیت. ۱۳
۲-۱-۲-۱- رویکرد زیستی : ۱۳
۲-۱-۲-۲- رویکرد صفات : ۱۴
۲-۱-۲-۳- رویکرد یادگیری اجتماعی ۱۶
۲-۱-۲-۴- رویکرد روانکاوی : ۱۸
۲-۱-۳- درون گرایی – برونگرایی ۱۹
۲-۱-۴- تعریف مفاهیم و نظریه های مربوط به شیوه های حل مساله. ۲۰
۲-۱-۴-۱- مساله : ۲۰
۲-۱-۴-۲- تعریف مسأله : ۲۱
۲-۱-۴-۳- حل مساله: ۲۱
۲-۱-۴-۴- تعریف حل مساله : ۲۱
۲-۱-۵- مفهوم حل مسائله در مکتب های مختلف. ۲۵
۲-۱-۵- ۱- حل مساله از دیدگاه روان پویایی ۲۵
۲-۱-۵-۲- حل مساله از دیدگاه انسان گرایانه. ۲۵
۲-۱-۵-۴- از دیدگاه رفتارگرایان. ۲۶
۲-۱-۵-۵- نظریه شناخت گرایان. ۲۷
۲-۱-۵-۶- حل مساله از دیدگاه گشالت. ۲۷
۲-۱-۵-۷- توصیف شناخت از حل مساله. ۲۸
۲-۱-۵-۸- اثرات مهارت حل مساله در زمینه های مختلف. ۲۹
الف: افزایش سلامت روانی جسمانی ۲۹
ب. پیشگیری از مشکلات روانی و اجتماعی ۲۹
۲-۱-۶- تاریخچه «حل مسئله » ۲۹
۲-۱-۷-فرایند مراحل حل مسأله. ۳۱
۲-۱-۷-۱- مسأله به عنوان مقابله ای مسئله دار. ۳۲
۲-۱-۸- تعریف مفاهیم و نظریه های مربوط به سازگاری زناشویی ۳۴
۲-۱-۸-۱- ازدواج ۳۴
۲-۱-۸-۲- سازگاری زناشوئی: ۳۵
۲-۱-۸-۳- صمیمیت و انس بین زن و مرد و استمرار آن : ۳۶
۲-۱-۸-۴- سازش و تفاهم در محیط خانوادگی : ۳۷
۲-۱-۸-۵- برخی از یافته ها در این زمینه : ۳۸
۲-۱-۸-۶- راهکارهایی برای ایجاد روابط صمیمانه تر با همه. ۳۹
۲-۲- تحقیقات انجام شده در ارتباط با موضوع. ۴۰
۲-۲-۱- پژوهشهای انجام شده در ایران. ۴۰
۲-۲-۲- پژوهشهای انجام شده در خارج از ایران. ۴۱
فصل سوم روش پژوهش
مقدمه. ۴۴
۳-۱- روش پژوهش ۴۴
۳-۲- جامعه آماری ۴۴
۳-۳- حجم نمونه و روش نمونه گیری ۴۴
۳-۴- روش گردآوری اطلاعات. ۴۴
۳-۵- ابزار اندازه گیری داده ها ۴۵
۳-۵-۱- پرسشنامه شخصیت آیزنگ: ۴۵
۳-۵-۲- پرسشنامه شیوه های حل مسئله کسیدی و لانگ. ۴۶
۳-۵-۲-۱- روایی و پایایی: ۴۶
۳-۵-۳- مقیاس سازگاری زناشویی دونفره اسپانیر. ۴۷
۳-۶- روش های تجزیه و تحلیل داده ها ۴۷
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها
مقدمه. ۴۹
۴-۱- تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها ۴۹
۴-۱- ۱- مطالعه توصیفی نمونه آماری با توجه به متغیر سن ۴۹
۴-۱-۲- مطالعه توصیفی نمونه آماری با توجه به متغیر وضعیت تحصیلی ۵۰
۴-۲- تجزیه و تحلیل دادهها و اطلاعات جمع آوری شده(آزمون فرضیات) ۵۱
۴-۲-۱- آزمون فرض قابلیت اعتماد یا پایایی ابزار اندازه گیری(پرسشنامه) ۵۱
۴-۳- آزمون فریدمن(اولویت بندی متغیرها) ۵۱
۴-۳- ۱- اولویت بندی ابعاد تحقیق (شیوه های حل مساله) ۵۲
۴-۳-۱-۱- نتیجه آزمون و رتبه اهمیت هر کدام از متغیرها: ۵۲
۴-۳-۲- اولویت بندی ابعاد تحقیق (عامل های شخصیت) ۵۳
۴-۳-۳- نتیجه آزمون و رتبه اهمیت هر کدام از متغیرها: ۵۴
۴-۴- آزمون کلموگروف- اسمیرنف. ۵۴
۴-۴-۱- فرضهای پژوهشی: ۵۴
نتیجه: ۵۵
۴-۵- تجزیه و تحلیل استباطی داده ها ۵۶
۴-۵-۱- تحلیل فرض های پژوهشی . ۵۶
فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات
مقدمه. ۶۱
۵-۱- بحث و نتیجه گیری ۶۲
۵-۲- پیشنهادات تحقیق ۶۶
۵-۲-۱- پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج تحقیق ۶۶
۵-۲-۲- پیشنهاد به محققان آینده ۶۷
۵-۳- محدودیتهای پژوهش ۶۸
۵-۳-۱- محدودیت های تحت کنترل پژوهشگر. ۶۸
۵-۳-۲- محدودیت های خارج از کنترل پژوهشگر. ۶۸
منابع فارسی: ۶۹
منابع انگلیسی: ۷۱
پیوست. ۷۵
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۴-۱- توزیع فراوانی و درصد افراد نمونه به تفکیک سن ۴۹
جدول ۴-۲- توزیع فراوانی و درصد افراد نمونه به تفکیک وضعیت تحصیلی ۵۰
جدول ۴-۴- میانگین رتبه های داده شده به شاخصها طبق تست فریدمن ۵۳
جدول ۴-۶- میانگین رتبه های داده شده به شاخصها طبق تست فریدمن ۵۴
جدول ۴-۷- آزمون کلموگروف– اسمیرنف جهت نرمال بودن جامعه. ۵۵
جدول۴-۸ ضریب همبستگی پیرسون بین مولفه های شیوه های حل مساله با سازگاری زناشویی ۵۶
جدول۴-۹- ضریب همبستگی پیرسون بین عامل های شخصیت با سازگاری زناشویی ۵۸
فهرست نمودار
عنوان صفحه
نمودار۴-۱ فراوانی نسبی نمونه آماری بر حسب سن ۵۰
نمودار۴-۳ فراوانی نسبی نمونه آماری بر حسب تحصیلات ۵۱
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط تیپ شخصیتی (درونگرایی – برونگرایی) و شیوه های حل مساله با سازگاری زناشویی زنان شاغل شهرستان ساری صورت گرفت.روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان شاغل در شهرداری و بانک های دولتی – خصوصی بود.نمونه پژوهش شامل ۱۲۰ زن شاغل بود.ابزار پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه شخصیت آیزنگ و پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر و پرسشنامه حل مساله کسیدی و لانگ. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از روش آمار توصیفی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.تحلیل داده ها نشان می دهد که بین تیپ شخصیت و شیوه های حل مساله با سازگاری زناشویی ارتباط معناداری وجود دارد.
کلمات کلیدی: تیپ شخصیتی (درونگرایی – برونگرایی)،شیوه های حل مساله، سازگاری زناشویی
فصل اول
کلیات پژوهش
مطلب دیگر :
منبع پایان نامه با موضوع روش حداقل مربعات، نمونه برداری، مدل رگرسیون، مدل ریاضی
مقدمه
شاید به جرات بتوان گفت ازدواج بخش مهمی از زندگی است که بر نتایج تحصیل و شغل تاثیر مستقیم می گذارد.ازدواج نافرجام سوابق تحصیلی و شغلی فرد را تحت الشعاع قرار می دهد،چنان چه ازدواجی با موفقیت به انجام نرسد و زن و شوهر نتوانند به تفاهم کافی برسند،می تواند به آشفتگی روانی و اختلال شخصیت منجر گردد(تایبر[۱]،۱۹۹۰،ترجمه تمدن،۱۳۷۷).
ازدواج یکی از حوادث مهمی است که در زندگی هر انسانی رخ می دهد،همانگونه که می دانیم برخی از ازدواج ها مشوق رشد و شکوفایی زوجین است، حال آنکه برخی دیگر از ازدواج ها می توانند برای همسران مصیبت هایی را فراهم کنند. واقعا چرا بعضی از زوج ها با تفاهم و سازگاری زندگی را می گذرانند، در حالی که گروهی از همسران در حل و فصل ساده ترین مسائل زندگی نیز با دشواری و سردرگمی مواجه هستند؟
شخصیت[۲] به صورت مستقیم و به عنوان عاملی تاثیرگذار بر فرایند ارتباطی زوج ها اثر دارد.شخصیت یک نفر انواع معین و متفاوتی از واکنش ها را از طرف مقابل فرا می خواند و بالطبع رضایت زناشویی و میزان سازگاری آن ها را متاثر می سازد( هاستون[۳]،۲۰۰۰).
کنار آمدن و سازگاری موفقیت آمیز مستلزم مجموعه ای مهارت های حل مساله بین فردی است.مهارت های حل مساله[۴] به صورت مستقیم به مساله سازگاری مربوط می شود. هر یک از ما به کرات در زندگی خانوادگی خود با مشکلاتی مواجه بوده ایم و تصمیم گرفته ایم که چگونه با آنها مقابله کنیم.بسیاری از اوقات ، فرایند حل مساله زندگی روزمره به گونه ای خودبه خود صورت می گیرد که دقیقا متوجه چگونگی انجام آن نمی شویم.از طرف دیگر،نقص در مهارت های حل مساله منجر به اختلالهای گوناگونی از جمله افسردگی، نابسامانی،مشکلات مربوط به ازدواج و تربیت فرزند و روابط نادرست بین فردی می گردد(سعید،۱۳۸۴).
۱-۱- بیان مسئله
سازگاری زناشویی[۵] با توجه به اهمیت نهاد خانواده در جوامع امروزی ، ارتباط آن با کیفیت زندگی و تاثیرگذار بر جنبه های مختلف جسمی و روانی از دهه ۱۹۹۰ مورد توجه قرار گرفته است.سازگاری زناشویی عبارت است از وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر را دارند و فرایندی است که در طول زندگی زن و شوهر بوجود می آید که لازمه آن انطباق سلیقه ها، شناخت صفات شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شکل گیری الگوهای مراوده ای است(قربان علی پور،۱۳۸۸).سازگاری زناشویی را می توان به عنوان نظام خانواده یا حتی بخشی از نیروهای تامین حیات و احیاء کننده خانواده دانست.براساس نظریه لاک و والاس[۶]، سازگاری زناشویی به عنوان برون سازی هر یک از زوجین در موقعیت زمانی معین تعریف شده است(دهکردی،۱۳۸۷).از جمله عوامل موثر بر سازگاری زناشویی ، متغیرهای شخصیتی است.مطالعات انجام شده به طور عمومی نشانگر آن است که ویژگی های شخصیتی با تمام عملکردهای انسان ارتباط دارد.به باور کوپر[۷] (۲۰۱۰) تفاوت های بین فردی معناداری در بین افراد وجود دارد و این تفاوت های بین فردی در شخصیت قابل پیش بینی و توجیه است. آلپورت[۸] به پیوند ویژگی های مختلف شناختی و عاطفی انسان به شخصیت تاکید می کند و معتقدند شخصیت سازمان پویای درون شخصی است که از نظام روانی جسمانی تشکیل یافته ، و این نظام ها الگوهای شاخص رفتار،افکار و احساسات شخص را ایجاد می کند(پورشریفی ، مهریار،۱۳۸۲). و به درک ما از رفتار خاص کمک می کند که به پیش بینی بهتر اعمال آنی یک فرد خاص می انجامد(لاینون و گوداشتاین[۹]،ترجمه نقشبندی۱۳۸۲).
از متداولترین طبقه بندیهایی که روانشناسان برای شخصیت به کار می برند درونگرایی و برونگرایی[۱۰] می باشد ،که برای اولین بار توسط کارل یونگ[۱۱] به کار رفت . درونگرایان درمقایسه برونگرایان خوددارترند و از بروز احساسات خود بیشتر جلوگیری می کنند .همین طور شواهد نشان می دهد که درون گرایان در یادگیری بیشتر تحت تأثیر تنبیه قرار می گیرند در حالی که برونگرایان بیشتر از پاداش تأثیر می پذیرند (پروین ،۱۳۸۴).
در همین رابطه نتایج پژوهش های مختلفی مانند(عبداله زاده،۱۳۸۲؛ احدی ؛۱۳۸۶ برادبوری و فین چام[۱۲]،۲۰۰۰ ؛نمچک و السن[۱۳] نقل از شکرکن و همکاران۱۳۸۵؛ فیشر و مک نولتی[۱۴] ۲۰۰۸) نشان می دهد ابعاد مختلف شخصیت نقش مهمی در تبیین سازگاری زناشویی دارند.چنانچه بررسی مجموع این پژوهش ها حاکی از آن است که بین ابعاد شخصیتی برونگرایی،دلپذیر بودن و باوجدان بودن با رضایت زناشویی رابطه دارد و بعد روان رنجور خویی به صورت منفی با رضایت زناشویی در ارتباط است.
عامل دیگری که احساس می شود می تواند سازگاری زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد شیوه های حل مساله زوجین می باشد(آبراهام و براین[۱۵]،۲۰۰۰).مهارت حل مساله فرایندی شناختی- رفتاری است که افراد بوسیله آن راهبردهای موثر مقابله با موقعت مساله ساز در زندگی را کشف و شناسایی می کنند(کسیدی و لانگ[۱۶]،۱۹۹۶).بطور کلی حل مساله به فرایند شناختی-رفتاری-ابتکاری فرد اطلاق می شود که بوسیله آن فرد می خواهد راهبردهای موثر سازگارانه مقابله ای برای مشکلات روزمره را تعیین، کشف یا ابداع کند.به عبارت دیگر حل مسالهک راهبرد مقابله ای مهم است که توانایی و پیشرفت شخصی و اجتماعی را افزایش و تنیدگی و مشکلات روانی را کاهش می دهد(دزوریلا و شیدی[۱۷]،۱۹۹۲ به نقل ازبرغندان،۱۳۹۰).از نظر بلاک و هرسن[۱۸] (۱۹۹۵،به نقل از کهرازئی،۱۳۸۰) کنار آمدن و سازگاری موفقیت آمیز با محیط اجتماعی مستلزم مجموعه ای از مهارت های حل مساله بین فردی است.مهارت حل مساله به صورت مستقیم به مساله سازگاری مربوط می شود.
پژوهش های انجام شده موید تاثیر مهارت حل مساله در سازگاری می باشد. پژوهشی به منظور بررسی رابطه بین شیوه های حل مسئله شیوه حل تعارض و سلامت روان شناختی در بین دانشجویان دانشگاه تهران انجام شد .نتیجه این تحقیق نشان داد که بین شیوه حل مساله، شیوه مقابله با تعارض و سلامت روانشناختی رابطه معنی دار وجود دارد( باباپور خیرالدین،۱۳۸۱، به نقل از فرغان فر،۱۳۸۵).در پژوهش دیگری فقیر پور (۱۳۸۱)به بررسی نقش مهارت های اجتماعی در سازگاری زناشویی پرداخت.نتایج پژوهش وی نشان داد که مهارت های ارتباطی و مهارت حل مساله با سازگاری زناشویی رابطه معنادار وجود دارد.بولتر و وامپلر[۱۹](۱۹۹۹، به نقل از دانش،۱۳۸۳)، در یک پژوهش فراتحلیلی ،۱۶ پژوهش مربوط به زوج درمانگری را که از برنامه التقاطی آموزشی مهارت های ارتباطی([۲۰]CC) استفاده کرده بودند بررسی کردند.نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی به پیشرفت های چشمگیری در ارتباط زوج ها با یکدیگر و نیز به تغییرات متوسط در درک زوج ها از یکدیگر منتهی شد.
پژوهش های متعدد نشان دادند که مهارت های حل مساله و ویژگی های شخصیتی می تواند از عوامل تاثیر گذار سازگاری زناشویی می باشد، اما آنچه نقش آن بخوبی شناخته نشده ترکیب ویژگی های شخصیت و شیوه های حل مسئله در سازگاری زناشویی است.پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال می باشد که آیا بین شیوه های حل مسئله با ویژگیهای شخصیتی با سازگاری زناشویی زنان شاغل رابطه وجود دارد؟
۱-۲- اهمیت و ضرورت تحقیق
خانواده یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی است که دارای نقش ها و وظایف متعددی نظیر تولید مثل، تامین نیازهای عاطفی،روانی،جنسی،تربیت اجتماعی فرزندان و حمایت از کودکان و کهنسالان و پشتیبانی مادی و اجتماعی از اعضای خود می باشد(سگالن[۲۱]،۱۳۷۵).به همین دلیل هر جامعه ای برای تداوم و بقاء خود نیاز به حفظ و بسط ارزشهای خود در قالب خانواده دارد. در این بین مشکلات زناشویی می تواند باعث ناسازگاری هایی در زندگی افراد شود و به اعضای خانواده آسیب برساند.از این منظر ضروری است تا با دیدگاهی آسیب شناختی به علل درون فردی ناسازگاریهای زناشویی و عدم موفقیت در ازدواج ،پرداخته شود.عدم وجود جو سالم در خانواده از موانع اصلی انتقال آداب، رسوم ، فرهنگ و ارزش های مثبت جامعه به نسل های بعدی است( احمدی نوده، فتحی آشتیانی و عرب نیا،۱۳۸۵).در یک نگاه کلی می توان عوامل زیادی در سازش بین زوج ها موثر هستند.از جمله آن ها به خصوصیات شخصیتی،مهارت های ارتباطی و اشاره کرد(سامان،۱۳۸۶).اگر در هر یک از عواملی که در سازگاری زناشویی تاثیر می گذارند، مشکل جدی بوجود آید، تعارض و ناسازگاری اجتناب ناپذیر خواهند بود.
از عوامل ناسازگاری زناشویی می توان به نقش ویژگیهای روانی و شخصیتی اشاره کرد. در درجه اول باید به پیوند میان ویژگی های روانی- شخصیتی زوج ها با میزان سازگاری آنها در روابط زناشویی شان،توجه کرد. باور اسمیت و پترسون[۲۲](۲۰۰۸) به این دلیل است که جنبه ها یا ابعادی از ویژگی های روانی – شخصیتی افراد می تواند به سان یک عامل تنش زا در لحظه لحظه زندگی در روابط زناشویی آن ها، وارد عمل شود.از طرف دیگر هر یک از ویژگی های افراد ، الگوهای خاص رفتاری و عملکردی را به آن ها تحمیل می کند (اویسی[۲۳]، اوکانلی[۲۴]، کارابولوتلو و بیل گیلی[۲۵]،۲۰۰۹).
از دیگر عوامل تاثیر گذار مهارت های حل مساله است که به صورت مستقیم به مساله سازگاری مربوط می شود.نقص در مهارت های حل مساله منجر به اختلالهای گوناگونی از جمله افسردگی،نابسامانی،مشکلات مربوط به ازدواج و تربیت فرزند و روابط نادرست بین فردی می گردد با توجه به اهمیت متغیرهای اشاره شده در این پژوهش و با توجه به نقش خانواده در جامعه از یک طرف و از طرف دیگر همانطور که اشاره شد در هیچ تحقیقی تواما ویژگی های شخصیتی و شیوه های حل مسئله با هم بر سازگاری زناشویی مورد بررسی قرار نگرفت، پژوهش حاضر انجام گرفت.
۱-۳- اهداف پژوهش
الف- اهداف کلی
ب-اهداف جزیی
اهمیت و ضرورت پژوهش ۵
اهداف پژوهش. ۷
سوال های پژوهش ۷
الف) سوال اصلی ۷
ب) سوالهای ویژه. ۷
متغیر های پژوهش. ۸
تعاریف واژه ها و اصطلاحات. ۸
الف: تعاریف نظری (مفهومی) ۸
ب: تعاریف عملیاتی (عملی). ۹
فصل دوم: ادبیات و پیشینه پژوهش |
مقدمه. ۱۱
قسمت نخست: مبانی نظری پژوهش ۱۲
خودکارآمدی ۱۲
مفهوم خودکارآمدی. ۱۲
اثرات خودکارآمدی بر کارکردهای روان شناختی ۱۴
رشد خودکارآمدی. ۱۶
تأثیرات خانوادگی در خودکارآمدی. ۱۶
تأثیر هم سالان ۱۸
نقش مدرسه. ۱۹
تأثیرات گذر به دوره ی دیگر. ۲۰
تغییرات رشدی در مهارت های خودارزیابی ۲۰
هوش. ۲۱
هوش هیجانی. ۲۲
نظریه های هوش ۲۳
تاریخچه هوش هیجانی. ۲۶
دیدگاههای موجود در باب هوش هیجانی ۲۷
هوش معنوی ۳۴
هوش معنوی و مدیریت ۳۵
هوش اجتماعی. ۳۶
کیفیت های ضروری برای هوش اجتماعی. ۳۷
قسمت دوم: پیشینه پژوهش. ۳۸
الف) پیشینه پژوهش های انجام شده در داخل کشور. ۳۸
ب) پیشینه پژوهش های انجام شده در خارج کشور. ۴۰
جمع بندی. ۴۲
مدل مفهومی. ۴۳
فصل سوم: روش انجام تحقیق |
مقدمه . ۴۵
روش پژوهش ۴۵
نمونه و روش نمونه گیری. ۴۶
روش جمع آوری اطلاعات ۴۶
ابزار گردآوری اطلاعات ۴۷
روش های تجزیه و تحلیل داده ها. ۴۹
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها |
مقدمه. ۵۱
بخش اول) تحلیل توصیفی داده ها. ۵۲
بخش دوم: تحلیل استنباطی داده ها ۶۱
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها |
جمع بندی. ۸۳
یافته های پژوهش . ۸۵
بحث و تفسیر ۸۸
محدودیت های پژوهش ۹۲
الف) در قلمرو پژوهش ۹۲
ب) محدودیتهای اجرایی ۹۲
پیشنهادهای پژوهش ۹۲
الف) پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج پژوهش ۹۲
ب) پیشنهادهایی مبتنی بر تجارب پژوهشگر. ۹۴
منابع ۹۶
پیوست ها ۱۰۲
چکیده انگلیسی ۱۲۱
فهرست جدولها |
عنوان صفحه
جدول ۳-۱: جامعه آماری. ۴۶
جدول ۴-۱: جدول فراوانی متغیّر جنسیت ۵۲
جدول ۴-۲: جدول فراوانی متغیّر سن ۵۳
جدول ۴-۳: فراوانی و درصد فراوانی متغیّر سطح تحصیلات. ۵۴
جدول ۴-۴: جدول فراوانی متغیّر سابقه کار ۵۵
جدول ۴-۵: جدول فراوانی متغیّر سابقه مدیریت. ۵۶
جدول ۴-۶: شاخص های مرکزی و پراکندگی متغیر هوش هیجانی. ۵۷
جدول ۴-۷: شاخص های مرکزی و پراکندگی متغیر هوش معنوی ۵۸
جدول ۴-۸: شاخص های مرکزی و پراکندگی متغیر هوش اجتماعی. ۵۹
جدول ۴-۹: شاخص های مرکزی و پراکندگی متغیر خودکارآمدی ۶۰
جدول ۴–۱۰: جدول ضرایب متغییرهای وارد شده بر معادله رگرسیون گام به گام. ۶۲
جدول ۴–۱۱: بررسی همبستگی بین خودکارآمدی با هوش هیجانی مدیران ۶۳
جدول ۴–۱۲: بررسی همبستگی بین خودکارآمدی با هوش معنوی مدیران ۶۴
جدول ۴–۱۳: بررسی همبستگی بین خودکارآمدی با هوش اجتماعی مدیران. ۶۵
جدول ۴–۱۴: آزمون t تک متغییری جهت بررسی میزان هوش معنوی مدیران. ۶۶
جدول ۴–۱۵: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش معنوی مدیران مرد و زن. ۶۷
جدول ۴–۱۶: میزان هوش معنوی مدیران بر اساس سن. ۶۸
جدول ۴–۱۷: آزمون (ANOVA) جهت مقایسه هوش معنوی مدیران بر حسب سن. ۶۸
جدول ۴–۱۸: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش معنوی مدیران بر حسب تحصیلات ۶۹
جدول ۴–۱۹: آزمون t تک متغییری جهت بررسی میزان هوش هیجانی مدیران ۷۰
جدول ۴–۲۰: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش هیجانی مدیران مرد و زن ۷۱
جدول ۴–۲۱: میزان هوش هیجانی مدیران بر اساس سن. ۷۲
جدول ۴- ۲۲: آزمون (ANOVA) جهت مقایسه هوش هیجانی مدیران بر اساس سن ۷۲
جدول ۴- ۲۳: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش هیجانی مدیران بر حسب تحصیلات. ۷۳
جدول ۴- ۲۴: آزمون t تک متغییری جهت بررسی میزان هوش اجتماعی مدیران. ۷۴
جدول ۴–۲۵: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش اجتماعی مدیران مرد و زن ۷۵
جدول ۴–۲۶: میزان هوش اجتماعی مدیران بر اساس سن. ۷۶
جدول ۴- ۲۷: آزمون (ANOVA) جهت مقایسه هوش اجتماعی مدیران بر اساس سن ۷۶
جدول ۴- ۲۸: آزمون t مستقل جهت مقایسه هوش اجتماعی مدیران بر حسب تحصیلات ۷۷
جدول ۴–۲۹: آزمون t تک متغییری جهت بررسی میزان خودکارآمدی مدیران. ۷۸
جدول ۴–۳۰: آزمون t مستقل جهت مقایسه خودکارآمدی مدیران مرد و زن. ۷۹
جدول ۴–۳۱: میزان خودکارآمدی مدیران بر اساس سن ۸۰
جدول ۴- ۳۲: آزمون (ANOVA) جهت مقایسه خودکارآمدی مدیران بر اساس سن. ۸۰
جدول ۴–۳۳: آزمون t مستقل جهت مقایسه خودکارآمدی مدیران بر حسب تحصیلات. ۸=
فهرست نمودارها |
عنوان صفحه
نمودار ۴-۱: نمودار ستونی متغیّر جنسیت بر حسب درصد فراوانی. ۵۲
نمودار ۴-۲: نمودار ستونی متغیّر سن بر حسب درصد فراوانی. ۵۳
نمودار ۴-۳: نمودار ستونی متغیّر سطح تحصیلات بر حسب درصد فراوانی. ۵۴
نمودار ۴-۴: نمودار ستونی متغیّر سابقه کار بر حسب درصد فراوانی. ۵۵
نمودار ۴-۵: نمودار ستونی متغیّر سابقه مدیریت بر حسب درصد فراوانی ۵۶
نمودار ۴-۶: نمودار ستونی میانگین متغیر هوش هیجانی. ۵۷
نمودار ۴-۷: نمودار ستونی میانگین متغیر هوش معنوی ۵۸
نمودار ۴-۸: نمودار ستونی میانگین متغیر هوش اجتماعی. ۵۹
نمودار ۴-۹: نمودار ستونی میانگین متغیر خودکارآمدی ۶۰
مقدمه
خودکارآمدی به بنیهی شخصیتی فرد در رویارویی با مسائل در رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد و بیشتر از این که تحت تأثیر هوش و توان یادگیری دانش آموز باشد، تحت تأثیر ویژگیهای شخصیتی از جمله باور داشتن خود (اعتماد به نفس)، تلاش گر بودن و تسلیم شدن(خود تهییجی)، وارسی علل عدم موفقیت به هنگام ناکامی(خودسنجی)، آرایش جدید مقدمات و روشهای اجتماعی رسیدن به هدف (خود تنظیمی) و تحت کنترل درآوردن تکانهها (خود رهبری) قرار دارد. پیاژه معتقد است که طرح واره های خودکارآمدی طی درون سازی و برون سازیهای بیشماری که در محیط های غنی رخ می دهد، شکل میگیرند. خودکارآمدی به واسطه ی انگیزه ی درونی موجب می شود که فرد به طور خودانگیخته در محیط تلاش کند و به باورهای کارآمدی خود دست یابد. طبیعت همچون معلمی نامرئی فرد را به جنب و جوش وا میدارد تا ظرفیتهای مختلف تحول را در مراحل متنوع و متفاوت آشکار سازد (عباسیان فرد و بهرامی، ۱۳۸۹).
هوش هیجانی به عنوان مجموعه ای از توانایی های غیر شناختی، بر دانش و مهارت ها و توانایی رویارویی موفقیت آمیز در شرایط مختلف محیطی تاثیر می گذراد (بار-ان، ۱۹۹۷)، هوش هیجانی در شکل گیری، گسترش و ادامه تعاملات انسانی موثر، نقش مهمی دارد و عموما یکی از عوامل اساسی هوش هیجانی این است که فرد راهبردهای ارتباطی را چگونه و در چه زمانی و به چه شکل مورد استفاده قرار دهد. هوش هیجانی مجموعه ای از قابلیت های غیر شناختی است که توانایی فرد را در سازگاری با مقتضیات محیطی و فشارهای حاصله افزایش می دهد. هوش هیجانی مجموعه ای از توانایی ها مانند خوداگاهی، همدلی، خود نظم بخشی، انگیزش خود و مهارت های اجتماعی می باشد که بر عملکردهای رفتاری افراد تاثیر می گذارد (شریفی درآمدی، ۱۳۸۶).
مطلب دیگر :
عملکرد هر سازمان تابع عملکرد کارکنان و مدیران، فرصت ها، منابع و امکانات و نیز متاثر از سیستم های محیطی و سازمان های دیگر است. عملکرد کارکنان نیز تابع متغیرهای فردی، متغیرهای روانشناختی و متغیرهای سازمانی است. از طرفی نیز بزرگترین درماندگی انسان، ناتوانی در دستیابی به همکاری تفاهم با دیگران است. مدیریت در موقعیت ها و جایگاه های مختلف رفتارهای خاصی را می طلبد تا مدیران بتوانند عملکرد مفیدی داشته باشند. تقویت و توجه به ویژگی خودکارآمدی در مدیران، مستلزم شناسایی عوامل پیشایندی یا تعیین کننده آن می باشد. عوامل بسیار زیادی می توانند در افزایش خودکارآمدی دخیل باشند که با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش قصد دارد به بررسی رابطه خودکارآمدی مدیران با هوش هیجانی، هوش معنوی و هوش اجتماعی بپردازد.
بیان مساله
خودکار آمدی از نظریه شناخت اجتماعی آلبرت باندورا(۱۹۹۷) روان شناس مشهور، مشتق شده است که به باورها یا قضاوتهای فرد به توانائیهای خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علّی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی(عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روان شناختی اشاره دارد، تأکید می کند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علّیت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر می گذارند(پاک مهر و دهقانی، ۱۳۸۹).
مفهوم هوش هیجانی(عاطفی) از سال ۱۹۹۰ وارد ادبیات روان شناسی شده است و در نوشته های پیشین تحت عنوان هایی مثل هوش اجتماعی، هوش بین فردی و توانایی اجتماعی آمده است(مایر و سالووی، ۲۰۰۰).
امروزه علم، به قدرت و نفوذ هیجان های ذهنی انسان پی برده است و در حال کشف و تبیین جایگاه هیجان ها و احساس ها در فعالیت ها، رفتارها، حرکت ها و شخصیت انسانی است. در حوزه مطالعه های هوش نیز سیر مطالعه ها از هوش منطقی(که بر پایه ی شناخت استوار است) به سمت هوش هیجانی حرکت می کند. هوش هیجانی سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجان ها و احساس ها در توانمندی های انسانی دارد(مختاری پور، ۱۳۸۵، ص ۴۱).
بسیاری از نویسندگان راجع به توانایی های بالقوه ی هوش هیجانی و آثار آن بر زندگی عادی و روزمره انسان قلم فرسایی کرده اند، که به هرحال این بحث ها باعث شده است، این باور قدیمی که ماهیت انسان را در تعارض مداوم بین قلب و مغز می داند، به چالش کشیده شود و در مورد درستی آن ابهام به وجود آید. افزون بر این، سبب شده است تا مردم به این باور برسند که هوش هیجانی می تواند باعث افزایش میزان سلامتی، رفاه و آسایش عمومی، ثروت، موفقیت، عشق و شادی در فرد شود و کلید موفقیت و اثربخشی در بسیاری از امور گروهی و سازمانی همانند مدیریت اثربخش تر، ایجاد روحیه کارآفرینانه و افزایش انگیزه ها ی کاری، هوش هیجانی است. اما به دلیل نوظهور بودن مباحث مرتبط با هوش هیجانی در مورد این ادعاها لازم است تا ارزیابی های دقیق و علمی انجام شود تا درستی و نادرستی آن ها مشخص شود(رقیبی، ۱۳۸۷، ص ۱۱).
ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎ ﻧﺸﺎن داده است ﮐﻪ ﻫﻮش ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﯿﺶ از هوش بهر، ﭘﯿﺸﮕﻮﯾﯽ ﮐﻨﻨﺪۀ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻓﺮد در زﻧﺪﮔﯽ اﺳﺖ، اﻓﺮادی ﮐﻪ دارای ﮐﻔﺎﯾﺖ ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻣﻬﺎرت ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻬﺘﺮ، رواﺑﻂ دراز ﻣﺪت ﭘﺎﯾﺎﺗﺮ و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮی برای ﺣﻞ ﺗﻌﺎرﺿﺎت دارﻧﺪ(سلطانی فر،۱۳۸۶، ص ۱۱).
گلمن(۱۹۹۵)، با مطرح ساختن پژوهش هایی در زمینه مغز و رفتار، نشان می دهد که عوامل دیگری هم هستند که موجب می شوند افرادی که هوش بهر بالایی دارند، در زندگی موفقیت های چندانی بدست نمی آوردند، اما کسانی که هوش متوسطی دارند، در مسیر موفقیت قرار می گیرند. این عوامل، جنبه دیگری از هوشمندی را شامل می شوند که گلمن آن را هوش هیجانی می خواند، که شامل خود آگاهی، کنترل، تکانشگری، پایداری، اشتیاق، انگیزش، همدلی و مهارت های اجتماعی است(حدادی کوهسار،۱۳۸۳،ص۷). بنابراین افرادی که توانایی، تشخیص، کنترل و استفاده از توان شان را دارند، از حمایت اجتماعی و احساس رضایتمندی بیشتری برخوردارند.
تاکنون درباره خودکارآمدی، سنجش هوش هیجانی و ابعاد آن و ارتباط آن با دیگر متغیرها تحقیق های زیادی انجام شده است، به عنوان مثال سیوناتان و فکن (۲۰۰۲)، به بررسی رابطه بین رهبری و هوش هیجانی، لنگهورن (۲۰۰۴)، به بررسی رابطه ی بین عملکرد مدیران و هوش هیجانی، اسکات و همکاران (۲۰۰۷)، بررسی هوش هیجانی با سلامت روانی، گاردنر و کوالتر (۲۰۰۹)، بررسی ارتباط بین هوش هیجانی با اختلال شخصیتی مرزی و غیره پرداخته اند. اما همه جنبه های موضوع مورد بررسی قرار نگرفته است. باتوجه به اهمیت موضوع این پژوهش به دنبال پاسخ این سوال است که آیا بین سطح خودکارآمدی مدیران با هوش هیجانی، هوش معنوی و هوش اجتماعی مدیران رابطه وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش
انسان برخوردار از خودکارآمدی در انجام کارها امیدوارتر و موفق تر است و خودکارآمدی این توانایی را به فرد می دهد تا بر رفتارهایش کنترل و نظارت داشته باشد. جهان امروز نیازمند انسان هایی است که مجهز به نیروی ظرافت و تیزبینی در خلق راه حل های جدید با بهره گرفتن از امکانات نوین و نیروی حاصل از اعتماد به خود که ناشی از پندارها و قضاو تهای مثبت در مورد توانایی هایی است، می باشد توسعه ی ایده های نو و خلق چیزهای بکر که به ویژگیهای فطری انسان بر می گردد، یکی از شیو ه های بسیار کارآمد و با اهمیتی است که بشر برای رسیدن به اهداف و خواسته های خود و ادامه زندگی به کاربرده است و در طول تاریخ زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه غافل نبوده، با نیروی قوی تعقل، ابتدا به اندیشیدن پرداخته، تصمیم گرفته است و با عمل کردن توانسته به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی نائل گردد (فلاح، ۱۳۸۶).
امروزه شاهد دگرگونی های عمیقی در محتوای تفکر مدیریت و روش های به کار گیری از آن در فعالیت سازمان ها هستیم. در این شرایط، تلاش برای بهبود و توسعه مستمر ظرفیت ها و توانمندی های مدیران و کارکنانی که در خدمت ارتقاء مستمر و بهره وری سازمان ها هستند امری اجتناب ناپذیر است. در حقیقت، کشف استعدادها و نیروهای خارق العاده نهفته در منابع انسانی و همچنین استخراج، به کارگیری، تجدید مکرر، بهبود و توسعه نیروهای انسانی، هنر مدیریت و اصلی ترین مسئولیت هر مدیری است. پرورش توانایی ها و گسترش مهارت های یک مدیر، لازمه موفقیت های او و در نتیجه افزایش کارایی سازمان است. یکی از بهترین روش های افزایش مهارت های انسانی و ادراکی مدیر و تسهیل شیوه رهبری وی، توجه به هوش هیجانی[۱] و تقویت آن است .براین اساس، هوش هیجانی یکی از ارکان اساسی بالابردن توانمندی های رهبران و مدیران است. از دیدگاه کلی، در صورت بالارفتن هوش هیجانی با بهره گرفتن از یک برنامه ریزی منسجم می توان به قله بالاتری از عملکرد و کسب جایگاهی ممتاز در بین سازمانها دست یافت (شاه طلبی، ۱۳۸۶).
موفقیت نهایی یک سازمان بزرگ به هوش معنوی مدیران و کارکنان آن بستگی دارد هر چند که هوش عقلانی و هوش عاطفی نیز تا حدی این موفقیت را تضمین می کند. آنها معتقدند تشویق معنویت در محیط کار می تواند منجر به افزایش خلاقیت، صداقت و اعتماد، حس تکامل شخصی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت شغلی، اخلاق و وجدان کاری، انگیزش، عملکرد و بهره وری بالا شود. یک مدیر معنوی قادر می شود طوری سازمان خود را به موفقیت برساند که همه مشتریان، کارکنان و افراد جامعه از آن منتفع شوند. با توجه به اکتسابی بودن بخش قابل توجهی از انواع هوش، مسئولین می توانند در برنانه های آموزش و توسعه مدیران جایگاه ویژه ای برای تقویت انواع هوش (هیجانی، معنوی و اجتماعی) در نظر گیرند و با بهره گیری از آموزش های رسمی و غیر رسمی در جهت بهبود مهارتهای شناختی و رفتاری مدیرانشان گام بردارند که نهایتا در جهت ارتقاء کارایی و اثر بخشی سازمان موثر خواهد بود.
اهداف پژوهش
الف) هدف کلی:
تعیین رابطه بین سطح خودکارآمدی با هوش هیجانی، هوش معنوی و هوش اجتماعی مدیران
ب) اهداف ویژه:
سوال های پژوهش
الف) سوال اصلی:
۲-۲-۲-زبان شناسی ۱۴
۲-۲-۳- زبان معیار ۱۷
۲-۲-۴-زبان اینترنت. ۲۳
۲-۳- پیشینه صرف و نحو ۲۳
۲-۳-۱-پیشینه مطالعات صرفی . ۲۴
۲-۳-۲-پیشینه مطالعات نحوی ۲۵
۲-۳-۳- پژوهشهای ایرانی و غیر ایرانی ۲۹
۲-۳- ۴- پژوهش های غیر ایرانی . ۲۹
۲-۳-۵- پژوهش های ایرانی ۳۷
۲-۴- خلاصه ۴۱
فصل سوم: روش پژوهش
۳-۱- مقدمه ۴۳
۳-۲- مبانی نظری پژوهش. ۴۳
۳-۲-۲- ساخت واژه. ۴۴
۳-۲-۲-۱- تکواژ ۴۵
۳ -۲-۲-۲-واژه ۴۹
۳-۲-۳-تصریف ۵۰
۳-۲-۴-واژه سازی . ۵۱
۳-۲-۵-نحو ۵۷
۳-۲-۵-۱-گروه ۵۷
۳-۲-۵-۲-انواع جمله ۵۷
۳-۲-۵-۳-نشانه گذاری . ۶۱
۳-۳- روش شناسی پژوهشی ۶۳
۳-۴- خلاصه ۶۶
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱– مقدمه . ۶۸
۴-۲ – گردآوری و توصیف داده ها ۶۸
۴-۲-۱ – صرف. ۷۰
۴-۲-۱-۱ اختصار. ۷۰
۴-۲-۱-۲- اشتقاق و اشتقاق / ترکیب . ۷۳
۴-۲-۱-۳- ترکیب ۷۵
۴-۲-۱-۴- قرضگیری. ۷۶
۴-۲-۱-۵- تبدیل. ۷۸
۴-۲-۱-۶- تکرار ۷۹
۴-۲-۱-۷- سرواژه سازی ۸۰
۴-۲-۲ – کاربرد نحو در پیامکها. ۸۴
۴-۲-۲-۱- جمله . ۸۴
۴-۳ – تفسیر داده ها و ارزیابی فرضیه ها . ۹۵
۳-۴ – خلاصه ۱۰۲
فصل پنجم: نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه ۱۰۴
۵-۲- خلاصه پژوهش. ۱۰۴
۵-۳- بحث و نتیجه گیری ۱۰۶
۵-۴- کاربردهای پژوهش ۱۰۹
۵-۵-پیشنهاداتی برای مطالعات آتی ۱۱۰
منابع. ۱۱۲
منابع فارسی. ۱۱۲
منابع انگلیسی ۱۱۴
سایتها. ۱۱۵
چکیده انگلیسی ۱۱۶
مطلب دیگر :
مفهوم درماندگی آموخته شده:/پایان نامه درباره اضطراب امتحان - جستجو گران نیکنام
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه
در دهه ۱۹۹۰ میلادی در صنعت تلفن همراه پیشرفت مهمی رخ داد. پیامک [۱]به دنیا معرفی شد. امروزه این پدیده بخش مهمی از زندگی مردم را در بر گرفته است. به طوری که بر طبق آمار سایت پورتیو ریسرچ[۲]، در سال ۲۰۱۳ قریب به ۷۸/۵ میلیارد کادر پیامکی در سراسر دنیا وجود داشت. همین آمار بیانگر حجم گسترده استفاده از تلفن همراه و به دنبال پیامک در زندگی روزمره است. یکی از اهداف پیامک برقراری ارتباط و تعامل است. افرادی که از پیامک استفاده می کنند در واقع به گونهای ارتباط دو جانبه را خواهان هستند.
این سیستم (پیامک) به استفاده کنندگان تلفن همراه این امکان را میدهد که با ارسال متن نوشتاری یا تصویری با مخاطب مورد نظر ارتباط برقرار کنند و در مقابل به راحتی پاسخ دریافت کنند.
۱-۲ – بیان مسأله
در ایران در دهه ۸۰ هجری شمسی سیستم پیام کوتاه راه اندازی شد. از آنجا که پیامهای متنی که از طریق اپراتورها ارسال میگردد برای تماسهای تلفنی طراحی شده است و برای ارسال دادهای نمیباشد. بنابراین با محدودیت حجم در پیامکها مواجه هستیم که حجمی معادل ۱۴۰ بایت داراست که معادل ۱۶۰ حرف میباشد. همین محدودیت کاربر را به سوی زبان جدیدی برای تعامل از طریق پیامک سوق میدهد زبانی که با بهره گرفتن از حداقل حروف حداکثر کارایی را داشته باشد. این مورد می تواند تا حدودی با زبان اینترنت مشابه باشد. بنابراین بر اساس اصل اقتصادی همین امر موجب محدودیت استفاده از پیامک میشود و کاربر را به سمت استراتژیهای جدیدی سوق میدهد تا در حجم و هزینه صرفه جویی کند. تورلو[۳] در این مورد معتقد است: «sms موجب افزایش «عملکرد نیاز به سرعت » شده است که با عصر حاضر که سرعت لازمه زندگی است، کاملاً همخوانی دارد.» (تورلو، ۲۰۰۴: ۱۲۳).
این راهکارها در جهت استفاده بهینه از فضای محدود پیامک انجام میشود که شامل ابداع کلمات جدید، اختصارات، استفاده از شکلکها و سیستم علامت گذاری در پیامک میباشد. به طوری که ما را با نسل اس ام اسی مواجه می کند. نسلی که از زبان اس ام اس (پیامک) به راحتی استفاده می کند و موجب ایجاد گونه جدیدی از ارتباطات شده است.
ناگفته نماند که این نوع کاربرد از پیامک در واقع منشأ اینترنتی دارد که در چت رومهای اینترنت نظیر این نوع ارتباط را میتوان یافت.
زبانی که کریستال[۴] آن را زبان اینترنت[۵] مینامد بر اساس ویژگیهای زبان گفتاری و نوشتاری است. زبان اینترنت ویژگیهای مشترکی با نوشتار دارد به طوری که همانند یک سیستم پایه عمل می کند (کریستال، ۲۰۰۱).
انواع مختلفی از متون نوشتاری را میتوان در اینترنت یافت. اعم از ادبیات، علمی، مذهبی و. . نویسندههایی که افکار خود را با خواننده در میان میگذارند بدون آنکه با خوانندگان در ارتباط باشند و یا خوانندگان خود را بشناسند، ارتباطهای یک طرفه ایجاد می کنند. این نوع از ارتباط همانند کتابهای موجود در بازار است که نویسنده بدون آنکه با خواننده ارتباط برقرار کند، مینویسد.
زبان اینترنت همچنین ویژگیهای زبان گفتار را نیز داراست. به طوری که تشابه زیادی با چت رومها دارد. نمادهای دیداری و تنوعی که در آن مشاهده میکنیم از آن جمله است. همچنین همانند زبان گفتار انتظار جواب سریع از طرف مقابل را داراست و همانند زبان گفتاری این عکس العملها پایدار نیستند، میتوانند جایگزین یا حذف شوند و همانند ویژگیهای زبان محاوره غیر رسمی باشد. بنابراین زبان اینترنت می تواند به عنوان گونهای از نوشتار که شبیه به گفتار است در نظر گرفته شود (کولات[۶] و بلمور[۷]، ۱۹۹۶).
به بیان دیگر کاربران از زبان به گونهای استفاده می کنند که در مکالمات روزمره استفاده میشود، با این تفاوت که این مکالمات به شکل محاورهای و غیر رسمی نوشته میشود (کولات و بلمور، ۱۹۹۶).
اگرچه زبان اینترنت تا حدود زیادی به زبان گفتاری و محاورهای شباهت دارد ولی از برخی جهات با آن متفاوت است. عدم حضور فاکتورهای زبان شناختی یکی از این فاکتورهاست که در محاوره استفاده میشود (کریستال، ۲۰۰۱).
تاکنون دریافتیم که زبان اینترنت و پیامک تشابه زیادی دارند و هر دوی آنها با زبان گفتار و نوشتار از برخی جهات مشابه هستند. اگرچه در پیامکها و زبان اینترنت فاکتورهای زبان محاوره از قبیل حرکات دست[۸]، تغییر تن صدا[۹] و . را نداریم ولی اینگونه حرکات با ابداعات خلاقانهای نظیر فاصلهگذاری بین حروف، نقطه گذاری و حروف بزرگ نویسی جایگزین شده است (وری، ۱۹۹۶) و در این پروسه بسیاری از قوانین سنتی گرامر و سبک[۱۰] نادیده گرفته میشود (تورلو، ۲۰۰۴).
استفاده خلاقانه از سمبلها و فضاهای خالی در پیامکها بیانگر معنا و یا تأکید میباشد که نمونه آن را در جاهایی که از حروف تکراری به صورت متوالی استفاده میشود شاهد هستیم نظیر (آخخخخ!) یا (هوراااا) و در انگلیسی (Oooops) و یا تکرار علامتهای نقطه گذاری مثلاًَ: هنوز بیداری ؟؟؟؟!!!! که در این مثال بیانگر تعجب است و یا استفاده از بزرگ نوشتن حروف در کلمات برای بیان تأکید مثلاً: NO!
از دیگر ویژگیهای زبان پیامک میتوان به این موارد اشاره کرد:
(هری، ۱۹۹۶، وری، ۱۹۹۶، تورلو، ۲۰۰۴)
این ویژگیها موجب میشود تا ما با گونه جدیدی از زبان تحت عنوان زبان پیامکی مواجه باشیم که با زبان معیار تفاوتهایی دارد و ما را بر آن میدارد تا این زبان پیامک را به عنوان زبان جدیدی در نظر بگیریم و به مطالعه و بررسی ویژگیهای زبان شناختی آن بپردازیم.
در این تحقیق سعی کردم زبان پیامک را از جنبه صرف و نحوی مورد بررسی قرار دهم.
۱-۳- سؤالات تحقیق
۱-۴- فرضیه های تحقیق
۱-۵- اهمیت و ضرورت تحقیق
امروزه با توجه به اینکه پیامک ها بخشی از روزمرگی قشر وسیعی از جامعه را تشکیل داده و تبادلات کلامی و ارتباطات روزانه آنان از این طریق میسر می گردد، شاهد آنیم که پیامک به صورت زبان جدیدی در حال ظهور می باشد. کلمات مختصر، عدم رعایت نشانه گذاری ، استفاده از شکلک ها بخشی از این زبان می باشد که بی تردید بر زبان معیار تاثیرگذار خواهد بود و تحقیق بیشتر در این زمینه را می طلبد.
۲-۱۳- عوامل بهداشت روان در قرآن و حدیث. ۵۱
۲-۱۴- قرآن و بهره گیری از آن. ۵۳
۲-۱۵- مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه مذهب و سلامت روان ۵۶
فصل سوم: روش تحقیق
۳-۱- مقدمه. ۷۰
۳-۲- روش پژوهش ۷۰
۳-۳- جامعه آماری ۷۰
۳-۴- نمونه آماری و روش نمونه گیری. ۷۰
۳-۵- روش و ابزار گردآوری اطلاعات. ۷۱
۳-۶ روش تجزیه و تحلیل داده ها ۷۶
فصل چهارم: نتایج
۴-۱- مقدمه. ۷۸
۴-۲- مشخصات دموگرافیک شرکت کنندگان در مطالعه ۷۸
۴-۳- نتایج توصیفی متغیرهای پژوهش ۸۴
۴-۴- آزمون فرضیات پژوهش ۸۹
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱- خلاصه. ۹۴
۵-۲- بحث و نتیجه گیری ۹۴
۵-۳- محدودیتهای پژوهش. ۱۰۰
۵-۴- پیشنهادات برای تحقیقات آینده ۱۰۲
منابع ۱۰۵
پیوست. ۱۱۶
چکیده انگلیسی. ۱۲۰
فهرست جداول
عنوان. صفحه
جدول ۴-۱- توزیع جنسیت شرکت کنندگان در مطالعه ۷۹
جدول ۴-۲- میانگین سنی شرکت کنندگان. ۸۰
جدول ۴-۳- وضعیت تأهل شرکت کنندگان ۸۱
جدول ۴-۴- وضعیت تحصیلی شرکت کنندگان بر اساس مقطع تحصیلی و سواد. ۸۲
جدول ۴-۵- وضعیت شغلی شرکت کنندگان ۸۳
جدول ۴-۶- نتایج توصیفی زیر مقیاس نشانه های بدنی آزمون سلامت روان شرکت کنندگان. ۸۴
جدول ۴-۷- نتایج توصیفی زیر مقیاس اضطراب آزمون سلامت روان شرکت کنندگان. ۸۴
جدول ۴-۸- نتایج توصیفی زیر مقیاس کارکرد اجتماعی آزمون سلامت روان شرکت کنندگان ۸۵
جدول ۴-۹- نتایج توصیفی زیر مقیاس افسردگی آزمون سلامت روان شرکت کنندگان ۸۵
جدول ۴-۱۰- نتایج توصیفی مقیاس سلامت روان شرکت کنندگان. ۸۶
جدول ۴-۱۱- نتایج توصیفی مقیاس اُنس با قرآن شرکت کنندگان ۸۶
جدول ۴-۱۲- نتایج توصیفی مقیاس اُنس با قرآن شرکت کنندگان ۸۷
جدول ۴-۱۳- وضعیت سلامت روان بیماران بر اساس داده های بدست آمده از آزمون سلامت روان ۸۷
جدول ۴-۱۴- وضعیت اُنس با قران بیماران بر اساس داده های بدست آمده از آزمون اُنس با قرآن ۸۸
جدول ۴-۱۵- وضعیت نگرش به قرآن بیماران بر اساس داده های بدست آمده از آزمون نگرش به قرآن. ۸۸
جدول ۴-۱۶- ضریب همبستگی بین سلامت روان و اّنس با قرآن بیماران. ۸۹
جدول ۴-۱۷- ضریب همبستگی بین سلامت روان و نگرش به قرآن بیماران. ۹۰
جدول ۴-۱۸- ضریب همبستگی بین ابعاد چهارگانه سلامت روان و اّنس با قرآن بیماران. ۹۱
جدول ۴-۱۹- ضریب همبستگی بین ابعاد چهارگانه سلامت روان و نگرش به قرآن بیماران ۹۲
فهرست نمودار
عنوان. صفحه
نمودار ۴-۱- توزیع جنسیت شرکت کنندگان در مطالعه ۷۹
نمودار ۴-۲- میانگین سنی شرکت کنندگان. ۸۰
نمودار ۴-۳- وضعیت تأهل شرکت کنندگان ۸۱
نمودار ۴-۴- وضعیت تحصیلی شرکت کنندگان بر اساس مقطع تحصیلی و سواد. ۸۲
نمودار ۴-۵- وضعیت شغلی شرکت کنندگان ۸۳
چکیده
دستیابی به آرامش واقعی یکی از خواسته های همیشگی بشر در طول تاریخ بوده و در این راستا، تأثیر و نقش دین در آثار اجتماعی و فردی برای رسیدن به آرامش مؤثر بوده است پژوهش حاضر که تحت عنوان «بررسی رابطه انس با قرآن با سلامت روان بیماران بستری در بیمارستانهای ساری» مورد مطالعه قرار گرفته است.
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران بستری در بخشهای مختلف بیمارستانهای شهر ساری میباشد. که نمونه مورد مطالعه ۱۵۶ بیمار بوده است. علاوه بر سوالاتی در زمینه جمعیت شناختی مانند جنس، تأهل، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی و اشتغال به کار، از سه پرسشنامه انس با قرآن ، نگرش به قرآن و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ28 استفاده شده است.
از نظر انس با قرآن و نگرش به قرآن به ترتیب ۷/۳۹ درصد و ۵۰ درصد در حد بالا، ۷/۳۰ درصد و ۲/۳۵ درصد در حد متوسط و ۶/۲۹درصد و ۸/۱۴ درصد در حد پایین بودند .
از نظر سلامت روانی۴/۵۶ درصد وضعیت روان سالم و۶/۴۳ درصد بیماران مشکوک به اختلال روانی و دارای مشکل سلامت روان هستند. و در حقیقت از نظر سلامت روان بیمار محسوب می شوند.
نتایج ارزیابی بیانگر همبستگی بین انس با قرآن و ابعاد چهارگانه سلامت روان (کارکرد اجتماعی ۰۰۲/۰=sig-افسردگی ۰۵۰/۰=sig) می باشد و با سطح اطمینان ۹۵ درصد رابطه معنی داری وجود دارد. و بین نگرش به قرآن و بعد افسردگی سلامت روانی همبستگی (۰۰۱/۰=sig) وجود داشته و با اطمینان ۹۵ درصد رابطه معنی داری وجود دارد. اما بین انس با قرآن و نگرش به قرآن با کارکرد جسمانی سلامت روان بیماران همبستگی وجود داشته و رابطه معنی داری نبوده است.
با توجه به نتایج پژوهش و رابطه بین میزان انس به قرآن و نگرش به قرآن لازم است کارهای فرهنگی بیشتری انجام شود و برای بررسی رابطه انس با قرآن و سلامت روان توصیه می شود پژوهشهای مداخله ای و یا مقایسه ای گروه مورد و شاهد انجام شود.
فصل اول
کلیات (طرح تحقیق)
۱-۱- مقدمه
اگر چه مطالعه نظریه پردازی در زمینه های مختلف دینی از قدمت طولانی برخوردار است اما مطالعه دین از زاویه روان شناختی از حدود ۱۰۰ سال پیش آغاز شده است. نگرش دینی و موضوعات مرتبط به حیطه دین و روانشناسی تحت عنوان روانشناسی دین میباشد که موجودیت خود را به هم زمانی پیرایش ادیان تطبیقی در قرن ۱۹ با پیدایش دو رشته دیگر یعنی روان تحلیلگری و روانشناسی فیزیولوژیک مدیون است (خرمشاهی، ۱۳۷۵ به نقل از روغنچی، ۱۳۸۴).
مفهوم سلامت روان یا سلامت روانشناختی، جنبهای از مفهوم کلی سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است، که علی رغم تلاشهایی که از سوی پیشگامان سلامت روانی در جهان به منظور تأمین هر چه بیشتر سلامتی انسانها به عمل آمده است هنوز معیار قاطعی در زمینه تعریف و مصداق کامل سلامتی روانی در افراد وجود ندارد. توجه به سلامت فکر و روان پس از جنگ اول جهانی در برخی از دانشکدههای اروپا به تدریج متداول شده است تا آنجا که در سال ۱۹۴۴، نوزده کشور در اروپا و آمریکا دارای جمعیتهای طرفدار بهداشت روانی شدند. ولی پس از جنگ دوم جهانی و برملا شدن وقایع وحشتانگیز آن، موضوع سلامت فکر و بهداشت روانی با تأکید بر کیفیت روابط افراد بشر، مورد توجه جدی و عمیق حکما و فلاسفه، پزشکان، کارشناسان، مربیان تعلیم و تربیت، دانشمندان، روحانیون و متفکران علوم اجتماعی قرار گرفت. در سال
۱۹۴۸ با شرکت نمایندگان ۴۸ کشور از جمله ایران «انجمن جهانی سلامتی فکر» در لندن تأسیس شد و مقرر شد که ۴ سال یکبار، کنگره جهانی سلامت فکر با حضور نمایندگان کشورها و با اهداف بررسی مسائل مربوط به روابط فرد با خانواده، فرد با اجتماع، فرد با مسایل و مشکلات زندگی مدرن ماشینی و برگزار و مورد بحث قرار گیرد. سلامت روانی علاوه بر بدن سالم، به محیط و شرایط زندگی سالم نیاز دارد. این که محیط و عوامل مختلف آن چگونه بر ساختار روانی فرد و سلامت روانی او تأثیر میگذارد و فرد با چه شیوهای با کشمکشهای محیطی مبارزه می کند، موضوعی است که رویکردهای مختلف روانشناسی هر کدام با توجه به دیدگاه اختصاصی خود پیرامون ماهیت انسان و نیروی انگیزشی او سلامت روانی انسان را به شیوه خاصی تبیین کردهاند. به عنوان مثال برخی از این رویکردها، سلامت روانی را فرایندی مستمر دانسته اند و برخی دیگر آن را در قالب هنجارها و پیروی از آداب و سنن اجتماعی جستجو کردهاند و گروهی دیگر به هر دو جنبه توجه نموده اند. به عنوان مثال روانپزشکی و روانشناسی بالینی در آسیبشناسی روانی بر اصل انسان بهنجار تأکید داشته اند و بهنجاری یا سلامت روان را معادل «فقدان علایم بیماری» میپنداشته اند اما وضعیت جاری روانشناسی جهان حاکی از توجه شایان روان شناسان به مفهوم سلامت روانی در قالبی ورای بهنجاری و فقدان علایم بیماری است (خدا رحیمی، ۱۳۷۴).
تحقیقات مربوط به مذهب، شخصیت و سلامت روان فراخنایی به اندازه یک قرن دارند. در سالهای اخیر تحقیقات بیشماری در مورد مذهب و سلامت روان انجام شده است. این تحقیقات به طور کلی نشان دادهاند که یک ارتباط مثبت بین مذهب و سلامت روان وجود دارد. به نظر میرسد اعتقادات مذهبی میتوانند اثرات مثبت و یا منفی برسلامت روان داشته باشند و بسته به دیدگاههای مذهبی شخص، رویدادهای مشابه در زندگی افراد میتوانند به شیوهای کاملا متفاوت مد نظر قرار گیرند (شاملو و نجات، ۱۳۷۸).مطلب دیگر :
زیان شرکتهای فعال حوزه IT از افزایش ۳۰ درصدی قیمت ارز
ضمایم پایگاه اطلاعات روانشناختی ارزشمند است؛ به همین دلیل، میتوان چنین استنباط نمود که میزان دینداری و جهتگیری مذهبی به عنوان یک متغیر و منبع مهم برای ایجاد تغییرات روانشناختی در افراد قابل توجه است. بنابراین، انتظار میرود با پذیرش «مذهب» به عنوان یک متغیر مهم در زندگی افراد، آن را به عنوان یک منبع برای تأثیر در نفوذ باور، نگرش، رفتار، و ویژگیهای شخصیتی افراد مورد بررسی قرار داده و از آن به عنوان جزء جداییناپذیر تحلیل و بررسیهای روانشناختی یاد کنند. با نگاه به تاریخچه پژوهشهای صورت گرفته در زمینه مذهب و سلامت روان، به این نتیجه دست مییابیم که به رغم توافق بیشتر پژوهشهای صورت گرفته در وجود یک رابطه مثبت میان جهتگیری مذهبی و سلامت روان، چگونگی سازوکار تأثیر دینداری و جهتگیری مذهبی بر مؤلفههای سلامت روان به درستی تبیین نگردیده است. به دلیل آنکه عقاید و ارزشهای مذهبی بخشی از زندگی هر فرد را تشکیل میدهد، تأثیر ارزشها و باورهای مذهبی بر سلامت روان و یا بهداشت روان در پژوهشهای بسیاری بر روی جامعههای آماری گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهشهای صورت گرفته حاکی از ارتباط و همبستگی مثبت بین ارزشهای مذهبی با بهداشت روان در افراد است (آلواردو[۴] و همکاران، ۱۹۹۵؛ میسنهلدر و چاندلر، ۲۰۰۰؛ لارسون، کونیگ، ۲۰۰۰؛ به نقل از ساردوئی،۱۳۸۲).
افزایش تحقیقات در زمینههای گوناگون، از جمله میزان مذهبی بودن، نیاز به مذهب، تأثیر آن بر سلامت جسمی و روانی، مقابله با تنیدگی در سطوح مختلف سنی، مراقبتهای بهداشتی، و سلامت اجتماعی بسیار معنادار است. چاپ مقالات متعدد، انتشار روزافزون نشریههای گوناگون و ایجاد نهادهای رسمی برای بررسیهای علمی دین و دینداری در سراسر دنیا شاهدی بر این مدّعاست. در این بین، برخی دانشمندان معاصر عرصه روانشناسی (از جمله: اسپیلکا[۵] و همکاران، ۲۰۰۳؛ آرگیل[۶]، ۲۰۰۰؛ گورساچ، ۱۹۸۸؛ پارگامنت[۷]، ۱۹۹۲؛ کونیگ و لارسون[۸]، ۲۰۰۱) تمام تلاشهای علمی خود را صرف بررسی نهاد دین نمودهاند؛ برای مثال، مجله بینالمللی روانشناسی دین و مجله مطالعه تجربی دین، مجله مذهب و پزشکی، مذهب و سالخوردگی، روان درمانگری در چارچوب مذهب، مذهب و روانشناسی، تجربه دینی، و خدا در ناهشیار. آنچه به اجمال مورد اشاره قرار گرفت، همگی بیانگر اهمیت روز افزون مذهب در زندگی بشر امروزی و تحقیقات دامنهدار روانشناسی در این عرصه هستند. شاید مهمترین دلیل برای این مسئله آن باشد که با افزایش جهتگیری مذهبی و ایمان مذهبی در افراد، فرایند خود کنترلی در درون فرد نیز ارتقا یافته و مانع از اثربخشی شرایط بیرونی یا جمعیتشناختی و موقعیتهای محیطی میشود. در نتیجه، فرد کمتر دستخوش شرایط نامناسب قرار گرفته و سلامت روان خود را حفظ میکند. بر این اساس، در توجیه این رابطه برخی نظریات قابل توجه وجود دارد:۱-۵- فرضیات تحقیق
۲-۳-۴- ون دایک . ۲۵
۲-۳-۵- لاکلا و موف . ۲۷
۲-۳-۶- کرس و ون لیوون . ۲۸
۲-۳-۷- فاولر ۲۹
۲-۳-۸- پنی کوک . ۳۰
۲-۳-۹- چیلتون و هارت ۳۱
۲-۳-۱۰- موتنر . ۳۲
۲-۴- مروری بر پژوهشهای انجام شده . ۳۲
۲-۴-۱- پژوهشهای خارجی . ۳۳
۲-۴-۱-۱-کتابها . ۳۳
۲-۴-۱-۲- مقالات ۳۴
۲-۴-۲- پژوهشهای داخلی . ۳۶
۲-۴-۲-۱- کتابها . ۳۶
۲-۴-۲-۲- مقالات ۳۸
۲-۴-۲-۳- پایان نامهها و رسالهها .۴۰
۲-۵- خلاصه ۴۳
فصل سوم: الگوی نظری پژوهش و روششناسی
۳-۱- مقدمه . ۴۶
۳-۲- الگوی نظری پژوهش . ۴۶
۳-۲-۱- مفاهیم گفتمان، قدرت و ایدئولوژی از دیدگاه فرکلاف ۴۷
۳-۲-۱-۱- گفتمان ۴۷
۳-۲-۱-۲- قدرت . ۴۹
۳-۲-۱-۳- ایدئولوژی . ۵۰
۳-۲-۲- طبیعی شدگی در گفتمان . ۵۱
۳-۲-۳- مراحل تحلیل گفتمان انتقادی در رویکرد فرکلاف . ۵۲
۳-۲-۳-۱- توصیف ۵۳
۳-۲-۳-۲- تفسیر ۵۵
۳-۲-۳-۳- تبیین . ۵۹
۳-۳- روششناسی پژوهش . ۶۰
۳-۳-۱- جامعه آماری مورد مطالعه . ۶۰
۳-۳-۲- روش گردآوری داده ها ۶۰
۳-۳-۳- ابزار پژوهش . ۶۱
۳-۳-۴- روشها و مراحل تجزیه و تحلیل . ۶۱
۳-۳-۴-۱- تحلیل کیفی . ۶۲
۳-۳-۴-۲- تحلیل کمی . ۶۲
۳-۴- خلاصه ۶۲
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱- مقدمه . ۶۴
۴-۲- توصیف ۶۴
۴-۲-۱- بررسی مصاحبههای پزشک و بیمار در ارتباط با پرسش اول ۶۵
۴-۲-۲- بررسی مصاحبههای پزشک و بیمار در ارتباط با پرسش دوم . ۷۳
۴-۲-۳- بررسی مصاحبههای پزشک و بیمار در ارتباط با پرسش سوم . ۷۴
۴-۲-۴- بررسی مصاحبههای پزشک و بیمار در ارتباط با پرسش چهارم . ۷۶
۴-۲-۵- بررسی مصاحبههای پزشک و بیمار در ارتباط با پرسش پنجم . ۷۸
۴-۳- تفسیر . ۸۹
۴-۳-۱- ظاهر کلام . ۸۹
۴-۳-۱-۱- هویت زبانی . ۸۹
۴-۳-۱-۲- صورتهای خطاب . ۹۰
۴-۳-۲- معنای کلام ۹۳
۴-۳-۲-۱- هویت سازی . ۹۳
۴-۳-۲-۲- تعریف و تمجید از پزشک . ۹۵
۴-۳-۲-۳- کنشهای گفتاری ۹۶
۴-۳-۳- انسجام معنایی . ۱۰۲
۴-۳-۴- ساختار و جانمایه متن ۱۰۵
۴ -۳-۵- بافت موقعیتی متن ۱۰۸
۴-۳-۵-۱- حضور همراه با بیمار ۱۰۸
۴-۳-۵-۲- طول مدت معاینه ۱۰۹
۴-۳-۶- بافت بینامتنی . ۱۱۲
۴-۴- تبیین ۱۱۳
۴-۴-۱- سطح موقعیتی . ۱۱۳
۴-۴-۲- سطح نهادی ۱۱۷
۴-۴-۳- سطح اجتماعی ۱۱۸
۴-۵- تفسیر داده ها ۱۲۱
۴-۶- خلاصه . ۱۲۶
فصل پنجم: خلاصه و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه . ۱۲۸
۵-۲- مروری بر مراحل پژوهش . ۱۲۸
۵-۳- بحث و نتیجه گیری ۱۲۹
۵-۴- دستاوردهای جانبی پژوهش ۱۳۳
۵-۵- پیشنهاداتی برای مطالعات آینده . ۱۳۴
کتابنامه ۱۳۶
منابع فارسی ۱۳۶
منابع انگلیسی ۱۳۹
مطلب دیگر :
تماس با ما - پشتیبانی - علم سرا - دنیای علم و تکنولوژی
نمودار ۴-۱۳: رابطه میانگین نوبتگیری توسط پزشک با تحصیلات بیمار . ۱۲۰
فهرست اشکال
شکل ۳-۱: مدل سهبعدی فرکلاف ۴۹
شکل ۳-۲: الگوی پیشنهادی فرکلاف جهت تفسیر ۵۶
چکیده
یکی از اهداف تحلیل گفتمان انتقادی شفافسازی ارتباطات از نظر قدرت و به طور کلی تحلیل روابط آشکار یا پنهان قدرت در گفتمان است. این پژوهش با هدف بررسی نشانگرهای قدرت در گفتمان پزشک- بیمار و تعیین غالب بودن رابطه قدرت یا همبستگی انجام شده است. برای این منظور ۳۰ مصاحبه پزشک و بیمار ضبط و به شکل مکتوب تبدیل شدند. جامعه مورد مطالعه را ۱۰ پزشک که به طور تصادفی انتخاب شدهاند و مصاحبه هر کدام با سه بیمار تشکیل میدهد. دادهها در غالب چارچوب فرکلاف توصیف، تفسیر و تبیین شدهاند. در انجام این پژوهش علاوه بر تحلیل کیفی از بررسی کمی شامل محاسبه فراوانی و اعمال شیوههای آماری با بهره گرفتن از آزمون آنووا و تی مستقل بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها حاکی از این است که سن بیماران در میزان قطع گفتار و نوبتگیری که پزشک انجام میدهد، تأثیرگذار است و با افزایش سن بیمار فراوانی آنها نیز در گفتار پزشک افزایش مییابد. سطح تحصیلات بیمار نیز در میزان قطع گفتاری که پزشک انجام میدهد، مؤثر است و ارتباط معکوسی بین این دو شاخص برقرار است. اما نتایج نشان میدهد که نوبتگیری پزشک با تحصیلات بیمار رابطه معناداری ندارد. بررسی مصاحبهها در چارچوب مذکور نشان میدهد که این پزشکان هستند که بسیاری از بخشهای مکالمه را کنترل میکنند و تصمیم گیرنده اصلی هستند و این خود مبین عدم تقارن درگفتمان پزشکی است. به این ترتیب پژوهش حاضر نشان داده است که در گفتمان پزشک و بیمار عامل قدرت غالب است نه همبستگی.
کلید واژهها: تحلیل گفتمان انتقادی، روابط قدرت، گفتمان پزشکی، قطع گفتار، نوبتگیری
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه
زبان پدیدهای است اجتماعی که ارتباط تنگاتنگی با ساخت اجتماعی یک جامعه دارد. هر فرد هنگام صحبت کردن به نحوی اجتنابناپذیر، قرائنی دال بر خاستگاه، شخصیت، دیدگاه و حتی افکار خود به دست میدهد بهطوریکه مخاطب به کمک آنها میتواند در مورد گوینده اظهار نظر نماید. خصلت اجتماعی زبان آن را با بسیاری از پدیدهها، روندها و عوامل اجتماعی-فرهنگی پیوند میدهد و این پیوستگی به حدی است که برخی زبان را آیینهای دانستهاند که پدیدهها و دگرگونیهای اجتماعی-فرهنگی جامعه را به نوعی در خود منعکس میکند. ما روزانه آنچنان در زبان غوطهوریم که گاهی تأثیرات عمیقی را که ممکن است بر زندگی، روابط و حیات اجتماعیمان داشته باشد، دست کم میگیریم (سلطانی،۱۳۹۱). زبان گذشته ما را رقم زده، حال ما را میسازد و آینده ما نیز تحت تأثیر آن است. استفاده از زبان توسط رسانهها، اربابان قدرت و سیاستمداران، از تجلیهای زبان در زندگی سیاسی-اجتماعی ماست. در این میان از حوزههای مختلف علم زبانشناسی، دیدگاه «تحلیل گفتمان انتقادی[۱]»-که البته تنها منحصر به زبانشناسی نیست و دیدگاهی میان رشتهای محسوب میشود- به مطالعه زبان به مثابه کردار اجتماعی[۲] میپردازد و کارکرد آن را در جامعه و سیاست بررسی میکند.
«دیدگاه فوق رویکردی است که از دل زبانشناسی نقشگرا[۳] و جامعهشناسی جوانه زده است. به طور کلی در تحلیل گفتمان[۴] سه نگرش عمده مطرح است که عبارتند از: تحلیل گفتمان ساختگرا[۵] و صورتگرا[۶] که گفتمان را سطح فراتر از جمله و تحلیل گفتمان را تحلیل این سطح دانستهاند، تحلیل گفتمان نقشگرا که اولویت را به کارکرد و بافت موقعیت[۷] میدهد و گفتمان را به مثابه زبان به هنگام کاربرد تعریف میکند و سومین نوع تحلیل گفتمان، تحلیل گفتمان انتقادی است. در واقع این رویکرد صورت نوین و توسعه یافته تحلیل گفتمان نقشگراست که از اندیشههای فیلسوف و اندیشمند معاصر فرانسوی، میشل فوکو[۸] (۱۹۸۴-۱۹۲۶م) و مکتب انتقادی فرانکفورت بسیار تأثیر پذیرفته است» (اسدی، ۱۳۹۱: ۴). تحلیل گفتمان انتقادی به این معنا انتقادی است که هدفش آشکار ساختن نقش کردارهای گفتمانی[۹] در جهان اجتماعی است. از جمله آن روابط اجتماعی که شامل روابط نابرابر قدرتند و هدفشان سهیم شدن در ایجاد تغییرات اجتماعی در راستای ایجاد روابط متعادلتر قدرت در فرایند ارتباطات و در جامعه به طور عام است (سلطانی، ۱۳۸۴). در این رویکرد مفاهیمی چون ایدئولوژی[۱۰] و قدرت وارد تحلیل میشوند و بافت گسترش یافته و روابط تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نیز در بر میگیرد تا تحلیل از سطح توصیف فراتر رفته و به سطح تفسیر[۱۱] و تبیین[۱۲] برسد. در این حوزه اعتقاد بر این است که متون عاری از بار ایدئولوژیکی نیستند بلکه حوادث، رویدادها و متون، از منظر خاصی گزارش میشوند. زبان و گفتمان واجد سطوح و لایههایی هستند. درسطوح زیرین حاوی ایدئولوژی و روابط قدرت و سلطه میباشند و در سطوح زبرین حاوی ساختارها و مولفههای گفتمانمدار هستند. این ساختارها و مؤلفهها رابطه مستقیم و دیالکتیک با ایدئولوژی نهفته در لایههای زیرین متن و گفتمان دارد. از این رو هدف تحلیل گفتمان انتقادی آشکار ساختن آن بعدی است که در ورای واژهها، جملهها، متون زبانی، مطبوعاتی و شفاهی به نظر افراد طبیعی جلوه میکند و از دید آنها مخفی میماند. بدین ترتیب این رویکرد بستری ایجاد میکند برای آگاهی دادن به مردم به هدف رفع این نابرابریها.
۱-۲- بیان مسئله
در تحلیل گفتمان انتقادی بین زبان از یک سو و قدرت، سلطه و ایدئولوژی از سوی دیگر رابطه دو سویه برقرار است. ساختهای ایدئولوژیک در خدمت برقراری مناسبات قدرت در جامعه هستند و اعمال قدرت هم، بنا به تعبیر گفتمانشناسان انتقادی، یا از طریق قوه قهریه (مثلاً قدرت اسلحه و زور) صورت میگیرد و یا از طریق زبان و گفتمانهای خاص. البته ادعایی در این زمینه وجود دارد که زبان را کارآمدتر از زور میداند به شرطی که به صورت مؤثر از زبان استفاده شود (یارمحمدی، ۱۳۸۵: ۶۳؛ به نقل از اسدی، ۱۳۹۱). استفاده مؤثر از زبان یعنی اینکه ساختهای ایدئولوژیک از طریق زبان به شکل غیر مستقیم به اهل زبان عرضه گردد. مردم خیال میکنند که در انتخاب و فهم مسائل آزادند، اما این منابع قدرت و ایدئولوژی هستند که به شیوه پوشیده و تدریجی تعیین میکنند که مردم چگونه بیاندیشند، قضاوت کنند و سپس انتخاب نمایند. تحلیل گفتمان انتقادی به دنبال شفافسازی متون و معانی در جهت ارتقاء سطح آگاهی بخشی انتقادی[۱۳] به جامعه است. در این راستا، در زمینه تحلیل گفتمان انتقادی سیاستمداران و به ویژه بازتاب آن در رسانهها و مطبوعات، مطالعات زیادی صورت گرفته است. اما موضوع تحلیل گفتمان پزشکی چندان مورد توجه زبانشناسان نبوده است. مطالعاتی که بیشتر در این زمینه انجام گرفتهاند بیشتر توسط پژوهشگران رشتههای پزشکی و پیراپزشکی بوده است. بنابراین بررسی تعامل پزشک و بیمار از دیدگاه زبانشناختی و از طریق مطالعه میدانی، میتواند گام مهمی در تشخیص و آگاهی از چگونگی تجلی نابرابریهای موجود در حوزه گفتمان پزشکی باشد.
پزشکان نیز جزء گروهی هستند که به واسطه تحصیلات، دانش، موقعیت و پایگاه اجتماعیشان از قدرت اجتماعی بالایی برخوردارند و به همین سبب به نظر میرسد که در تعاملات خود با بیماران، کنترل کننده و تصمیمگیرنده نهایی باشند. مطالعات انجام گرفته در این حوزه نشان میدهد که بیماران نیز این کنترل بر فرایند و محتوای مصاحبه را میپذیرند و این را طبیعی میانگارند که پزشک باید تصمیمگیرنده بوده و آنها اطاعت نمایند (لی[۱۴] و همکاران، ۲۰۰۷). مطالعه حاضر با به کارگیری مفاهیم نظری و تحلیلی موجود در تحلیل گفتمان انتقادی و به ویژه دیدگاه نورمن فرکلاف، به بررسی مصاحبههای پزشکی و نمود قدرت میپردازد. منظور از مصاحبههای پزشکی، گفتوگوی بین پزشک و بیمار است که به هنگام معاینه یا به عبارتی ویزیت بیمار صورت میگیرد. منظور از قدرت در این موقعیت، رابطه نابرابر بین پزشک و بیمار است که به دلیل دانش تخصصی پزشک، موقعیت برتر و معتبر اجتماعی وی ایجاد میشود. پژوهش حاضر در صدد این است که به بررسی نشانگرهای قدرت در گفتمان پزشک پرداخته و غالب بودن روابط قدرت را در گفتمان پزشک و بیمار نشان دهد.
۱-۳- پرسشها و فرضیههای پژوهش
پژوهش حاضر بر مبنای یکی از الگوهای تحلیل گفتمان انتقادی یعنی الگوی فرکلاف انجام میشود. این پژوهش سعی دارد پاسخ مناسبی برای سوالات زیر فراهم آورد:
نگارنده پژوهش حاضر برای پرسشهای فوق فرضیههای زیر را مطرح کرده است: